-
وحدت حوزه و دانشگاه
1389/03/15 12:56
-
بدون شرح!
1389/03/14 19:56
-
زن
1389/03/14 14:30
زن عشق می کارد و کینه درو می کند ... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر . می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی ! برای ازدواجش (در هر سنی ) اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ... در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ... او کتک می خورد...
-
حکم
1389/03/13 12:41
پولداری در کابل، در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله رستورانی ساخت که در آن موسیقی بود و رقص، و به مشتریان مشروب هم سرویس می شد. ملای مسجد هر روز موعظه می کرد و در پایان موعظه اش دعا می کرد تا خداوند صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی را بر این رستوران که اخلاق مردم را فاسد می سازد، وارد کند. یک ماه از...
-
ماه من غصه چرا ؟؟؟
1389/03/12 21:43
ماه من غصه چرا ؟؟؟ آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست، گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد یا زمینی را که، دلش از سردی شبهای خزان نه شکست و نه گرفت بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید، زیر پاهامان ریخت تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست ماه من غصه...
-
تشویق
1389/03/10 20:53
این چند روزه خیلی برام خوب بوده. خیلی از زحمات گذشته ام تازه به بار نشسته و این بهم یک انرژی مضاعف داده.دیشب بهم خبر رسید یکی از مقالاتم داره تو یه ژورنال معتبر پذیرش میشه و امروز هم فهمیدم ۴ تا مقاله ام در یک کنگره بین المللی قبول شده! راستش خودم فکرشو نمیکردم. ۵ تا مقاله فرستادم به این امید که حداقل یکیش پذیرش...
-
اگر عمر دوباره داشتم (دان هرالد)
1389/03/10 11:10
البته آب ریخته را نتوان به کوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوین نشده که فکرش را منع کرده باشد . اگر عمر دوباره داشتم مى کوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم. همه چیز را آسان مى گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر مى شدم. فقط شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى مى گرفتم . اهمیت کمترى به بهداشت مى دادم. به مسافرت بیشتر...
-
اعمال زور بدون زدن زور !!!
1389/03/08 00:13
آوردهاند که در کنفرانس تهران روزی چرچیل، روزولت و استالین بعد از میتینگهای پی در پی آن روز تاریخی برای خوردن شام باهم نشسته بودند. در کنار میز یکی از سگهای چرچیل ساکت نشسته بود و به آنها نگاه میکرد. چرچیل خطاب به همراهانش گفت: چطوری میشه از این خردل تند به این سگ خوراند؟ روزولت گفت من بلدم و مقداری گوشت برید و خردل...
-
سقوط
1389/03/06 13:00
من زمان زیادی در سیرک زیسته ام وهمیشه وهر لحظه برای بند بازان روی ریسمان لرزنده نگران بودم. اما این حقیقت را بگویم که مردم بر روی زمین استوار و گسترده بیشتر از بندبازانی که روی ریسمان لرزنده هستند، سقوط می کنند. چارلی چاپلین
-
بهشت و جهنم ایرونی
1389/03/05 13:38
یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش آدیداس پاشون میکنن. هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و'...
-
آموخته ام...
1389/03/04 10:05
آموخته ام که باخت در یک نبرد کوچک را به قصد برد در یک جنگ بزرگ بپذیرم.
-
وحدت درعشق
1389/03/03 20:13
عاشقی به در خانة یارش رفت و در زد . معشوق گفت : کیست؟ عاشق گفت: من هستم . معشوق گفت: برو، هنوز زمان ورود خامان و ناپختگان عشق به این خانه نرسیده است . تو خام هستی . باید مدتی در آتش جدایی بسوزی تا پخته شوی، هنوز آمادگی عشق را نداری. عاشق بیچار ه برگشت و یکسال در آتش دوری و جدایی سوخت، پس از یک سال دوباره به در خانة...
-
من به دیدار خدا رفتم و شد (شعری از محمد علی گویا)
1389/03/02 12:32
با کراوات به دیدار خدا رفتم و شد بر خلاف جهت اهل ریا رفتم و شد ریش خود را ز ادب صاف نمودم با تیغ همچنان آینه با صدق و صفا رفتم و شد با بوی ادکلنی گشت معطر بدنم عطر بر خود زدم و غالبه سا رفتم و شد حمد را خواندم و آن مد"ولاالضالین"را ننمودم ز ته حلق ادا رفتم و شد یکدم از قاسم و جبار نگفتم سخنی گفتم ای مایه هر...
-
[ بدون عنوان ]
1389/03/02 12:16
خدایا ببخشیدا ولی مثل اینکه وقتی منو میساختی حواست نبوده اینجا سوراخ شده!
-
miss USA 2010
1389/02/31 22:57
miss USA 2010 یک دختر لبنانی مسلمان به نام ریما فقیه است که در سن ۷ سالگی به آمریکا مهاجرت کرده. داشتم با خودم فکر میکردم اگر یه مهاجر (مثلا یه افغانی) دختر شایسته ایران میشد ما چه احساسی داشتیم؟ نظر شما چیه؟
-
زندگی
1389/02/31 22:42
زندگی باید پرواز شادی بخش میان عقابها باشد نه دویدنی جنون آمیز میان موشها...
-
سالهای دور از خانه
1389/02/31 19:05
من برگشتم. بعد از سالها...
-
اختلاف سلیقه
1385/03/30 10:04
-
فرشته بیکار
1385/03/30 10:00
مردی خواب عجیبی دید . او در عالم رویا دید که نزد فرشتگان رفته و به کارهای آنها نگاه می کند هنگام ورود ، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند ، باز می کنند و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند. مرد از فرشته ا ی پرسید : شما دارید چکار می کنید ؟ فرشته در...
-
سال نو مبارک!
1385/01/02 11:40
<img src="http://photos.photosig.com/photos/56/02/1480256-673247fa21772ae8.jpg">
-
یه حس خوب
1384/12/28 23:27
چه حس خوبیه وقتی mail box ات را چک میکنی و یه دفعه میبینی یه همکار که فراموشش کرده بودی و فکر می کردی اون هم فراموشت کرده از اون ور دنیا برات mail فرستاده و عید رو بهت تبریک گفته . حتی اگه این تبریک فقط یه خط باشه.
-
دوباره
1384/12/27 20:10
روزی که این وبلاگ رو درست کردم می خواستم فقط هر وقت که خودم خواستم و فقط برای خودم بنویسم اما بعدش کم کم تبدیل به یه نوع اجبارشد و من که از اجبار و قید و بند متنفرم دیگه ننوشتم .البته در این یک سال خیلی هم گرفتار بودم ولی حالا وضع فرق کرده. میخوام دوباره شروع کنم.بدون اجبار و قید و بند .آزاد آزاد ...
-
من برگشتم
1384/03/08 13:22
آخیش!!!!!نزدیک یک هفته بودکه به وبلاگ خودم هم دسترسی نداشتم.
-
دستان ما
1384/03/01 13:18
روزی استادی با شاگردش در صحرا راه میرفتند.استاد به شاگردش گفت که باید همیشه به خدا اعتماد کندچون او از همه چیز آگاه است.شب فرا رسید.و آنها تصمیم گرفتند که اطراق کنند.استاد خیمه را برپا کرد وشاگرد را فرستاد تا اسبها را به سنگی ببندد.اما شاگرد وقتی کنار سنگ رسید به خودش گفت:استاد دارد مرا آزمایش میکند.او می گوید خدا از...
-
آدم اگه گربه هم میشه باید شانس بیاره!!!!!!!مگه نه؟
1384/03/01 00:04
-
فقط خدا بخواند!البته اگه وقت کرد به وبلاگ من یه سری بزنه.
1384/02/31 13:59
خدایا!چه قدر امروز حالم بده...
-
در آینه یک قطره
1384/02/30 12:43
-
حافظ در قرن ۲۱(با عرض معذرت از جناب حافظ شیرازی)
1384/02/29 20:18
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس گفتم:سلام حافظ گفتا:علیک جانم گفتم:کجا روی گفت:ولله خود ندانم گفتم:بگیر فالی گفتا:نمانده حالی گفتم:چگونه ای؟گفت:در بند بی خیالی گفتم که تازه تازه شعر و غزل چه داری؟ گفتا که میسرایم شعر سپید باری گفتم ز دولت عشق؟ گفتا که کودتا شد گفتم رقیب تو؟گفت:الحمد کله...
-
هوراااااااااااااا!
1384/02/29 17:43
بالاخره تونستم.حاصلش هم اون google است که اون پایین میبینید.
-
[ بدون عنوان ]
1384/02/29 17:39