آیا میدانید که چه نوع غذاها و خوردنیهایی متناسب با نوع گروه خونی شما هستند و با توجه به گروه خونی خودتان چه غذاهایی باید بخورید و یا از مصرف چه خوردنیهایی باید پرهیز کنید؟
به گزارش سرویس «بهداشت و درمان» ایسنا، متخصصان تغذیه در پاسخ به این سوال میگویند؛ هر گروه خونی در زمان متفاوتی از تاریخ تکامل بشری، شکل گرفته است و بنابراین ما باید رژیمهای غذایی خود را مطابق با رژیم غذایی اجدادمان در زمان تکامل گروه خونی مشابه در بدن آنها هماهنگ کنیم.
آنها تاکید دارند: اگر غذاهایی را بخورید که متناسب و سازگار با گروه خونی خودتان هستند، میتوانید به راحتی آنها را هضم کنید، وزنتان کاهش یابد و سلامت و شادی بیشتری را تجربه کنید.
طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با
دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه
بنویسند.
جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوظ به دانشجوی ترم آخری.
یاد اون روزهایی به خیر که یکی از همکلاسیهام یه پراید خریده بود (البته باباش براش خریده بود) و آورده بود تو حیاط فارابی پارکش کرده بود و با وجود قد و قواره بلند و هیکل درشتش سعی میکرد خودشو پشت فرمون جا بده!! و ضمنا همه هم و غمش هم این بود که به ما نشون بده که ماشین خریده!
من هم خودم رو به ندیدن زدم و از کنارش بی اعتنا رد شدم و او باور کرد که من واقعا ندیدمش!
الان با خوندن پست یه دوستی نمیدونم چرا ناخود آگاه یاد این خاطره افتادم!
الان اون همکلاسی اون ور دنیاست و من این ور دنیا
دوستان عزیز سلام
از تاخیر چند روزه پیش اومده معذرت میخوام.
راستش مسافرت بودم. در راستای همون تشویقی که بابت پذیرش مقاله هام قرار بود بشم به همون کنگره ای که قبلا گفته بودم رفته بودم.
جای شما خالی. خیلی خوش گذشت و تجربه بسیار جالبی بود.
قبل از رفتن میخواستم یه پست بذارم و بگم چند روزی نیستم ولی از اونجایی که من اگه از ۶ ماه قبل هم برای کاری برنامه ریزی کنم باز هم در لحظه آخر در حال دویدنم وقت نکردم!
بعد با خودم گفتم خوب از هتل پست میذارم. ولی اونجا هم هماهنگ کردن برنامه جلسات کنگره و برنامه گردشی تور و خرید سوغاتی (که الحق مشکل ترین قسمت سفر هم همین خرید سوغاتی بود) تمام انرژیمو میگرفت و خلاصه هر روز از ساعت ۷ صبح تا ۱۱ شب در حال دویدن به معنای واقعی کلمه و با سرعتی بیش از پیش بودم و باز هم وقت نشد.
تو این مدت دلم برای همه تون تنگ شده بود و از همه دوستای خوبم که در قسمت نظرات ابراز لطف کرده یا با ارسال نظر خصوصی منو شرمنده کردند تشکر میکنم.
این هم سوغاتی شما: .
§ خانم من فقط مأمورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلاً 110305 رکعت دارید.
§ ولی من همه رو خواندم. نمی شه یک کاریش بکنی؟!
§ دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم به 110500. خوبه؟
§ عجب گرفتاری شدیم! من می گم همه رو خواندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خوندم رو بهم بده.
§ عرض کردم. مبلتون چرمی بوده. یارو یافت آبادیه چرمش رو از چین وارد کرده. اینها ذبح شرعی نمی کنند. چرم حکم مردار رو داشته و نجس بوده. شما می نشستی روش، حواستون نبوده دستتون عرق...
§ من اینهایی که می گی اصلاً حالیم نیست. من همه اش رو خواندم. یک جایی اشتباه کردی. از جام تکون نمی خورم تا درستش کنی!
§ ببینید خانم، فیلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتون فیلم گرفتیم. ببینید...
§ ای خدا مرگم بده. این چیه؟!
§ بگذارید رد کنم اینجاهاش رو... خب، همین جا. ببین خانم اینجا که زوم کردم رو مبل نشستید و ...
ادامه مطلب ...